الدرس الثانی : درس دوم

لِلّه علی النّاس حِجّ البِیت مَن استطاعَ الیهِ سَبیلاً .آل عمران 97

حج خانه خدا بر مردم ؛ بر کسانی که بتوانند به سوی آن راه یابند واجب الهی است

مکه مکرمه و مدینه منوره  مکه المکرمه والمدینه المنوره : 

جلس أعضاء الأسره أمام التفاز و هم یشاهدون الحجاج فی المطار

اعضای خانواده روبه روی تلویزیون نشستند در حالیکه  حاجیان را  در فرودگاه تماشا می کردند

 نظر عارف إلی والدیه، فرأی دموعهما تتساقط من أعینهما. فسأل عارف والده متعجبا: یا أبی! لم تبکی ؟

عارف به پدر و مادرش نگاه کرد و دید اشکهای آنها از چشمانشان سرازیر است. پس عارف با تعجب از پدرش پرسید: ای پدر ! چرا گریه می کنی ؟

الأب: حینما أری الناس یذهبون إلی الحج، تمر أمامی ذکریاتی فأقول فی نفسی: یا لیتنی أذهب مره أخری

 پدر: زمانی که می بینم مردم به حج می روند خاطراتم از جلوی چشمانم عبور می کند و با خود می گویم: ای کاش بار دیگر هم بروم

رقیه: ولکنک أدیت فریضه الحج فی السنه الماضیه مع أمی

رقیه: اما تو سال قبل فریضه حج را م به جا آوردی

الأم: لقد اشتاق أبوکما إلی الحرمین الشریفین مادر: پدرتان برای حرمین شریفین مشتاق شده است

المسجد الحرام والمسجد النبوی وکذلک البقیع الشریف     المسجد الحرام و مسجد پیامبر و بقیع شریف

عارف: أأنت مشتاقه أیضا یا أماه؟ عارف: ای مادر آیا تو نیز دلتنگ شدی

الأم: نعم بالتأکید یا بنی. مادر : بله مطمئنا پسرم

الأب: کل مسلم حین یری هذه ا المشهد، یشتاق إلیها

پدر هر مسلمان هنگامی که این صحنه را می بیند به آن علاقه مند می شود

عارف: ما هی ذکریاتکما عن الحج عارف: چه خاطراتی از حج دارید

الأب: أتذکر خیم الحجاج فی منی وعرفات ورمی الجمرات والطواف حول الکعبه الشریفه والسعی بین الصفا والمروه وزیاره البقیع الشریف

پدر: من خیمه های حاجیان در منی و عرفات و رمی جمرات و طواف دور کعبه شریف و سعی بین صفا و مروه و زیارت بقیع شریف را به خاطر می آورم.

الأم: وأنا أتذکر جبل النور الذی کان النبی یتعبد فی غار حراء الواقع فی قمته

 مادر: من نیز کوه نور را به خاطر می آورم که پیامبر در غار حراء که در قله آن قرار دارد عبارت می کرد

رقیه: أنا فرأت فی کتاب التربیه الدینیه أن أولی آیات القرآن نزلت علی النبی فی غار حراء هل رأیت الغار یا أماه؟ 

رقیه: من در کتاب تعلیمات دینی خواندم که نخستین آیات قرآن در غار حراء بر پیامبر نازل شد .ای مادر آیا این غار را دیده ای

الأم : لا یا بنیتی. الغار یقع فوق جبل مرتفع لایستطیع صعوده إلا الأقویاء

مادر: نه دخترکم، این غار روی یک کوه مرتفع قرار دارد و فقط افراد قوی می توانند از آن بالا روند

وأنت تعلمین أن رجلی تؤلمنی تو می دانی که پایم درد می کند

رقیه: هل رأیتما غار ثور الذی لجأ إلیه النبی فی طریق هجرته إلی المدینه المنوره؟

رقیه: آیا کوه ثور که پیامبر در راه مهاجرت به مدینه منوره به آن پناه برد را دیده اید

الأب: لا یا عزیزتی؛أنا أتمنی أن أتشرف مع جمیع أعضاء الأسره ومع الأقرباه یاره مکه المکرمه والمدینه المنوره مره أخرد وأزور هذه الأماکن

پدر: نه عزیزم من دوست دارم بار دیگر به همراه تمامی اعضای خانواده و خویشاوندان به زیارت مکه مکرمه و مدینه منوره بروم و این مکان ها را زیارت کنم

 علی پور مهر 99

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس اول

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس دوم

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس سوم

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس چهارم

متن و ترجمه درس 4 عربی 12 تجربی و ریاضی

ترجمه و متن درس 3 عربی 12 تجربی و ریاضی

ترجمه و متن درس 2 عربی 12 تجربی و ریاضی

فی ,غار ,رقیه ,عارف ,ای ,پدر ,غار حراء ,الحجاج فی ,قرار دارد ,اعضای خانواده ,أعضاء الأسره ,المکرمه والمدینه المنوره

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

پاورپوینت تفکر و سواد رسانه ای ریبوزوم،سنتز رویدادها پروتاگونیست مجله اینترنتی حنانه عمومی زنبورداری و اطلاعات آن روز نوشت های آلاء بیماریهای مقعدی ashenayeiran استاد حسین بغدادی