الدین والتدین (دین و دینداری  )

أقم وجهک للدین حنیفا . حق گرایانه، به دین روی بیاور.

 التدین فطری فی الإنسان والتاریخ یقول لَنا

دینداری در انسان به صورت فطری وجود دارد،و تاریخ به ما می گوید 

لا شعب من شعوب الأرض إلا وکان له دین وطریقه للعباده :

 هیچ ملتی  از ملت های زمین وجود ندارد مگر اینکه دین و شیوه عبادتی داشته باشند

فالآثار القدیمه التی اکتشفها الإنسان، والحضارات التی عرفها من خلال الکتابات والنقوش والرسوم والتماثیل، تؤکد اهتمام الإنسان بالدین وتدل علی أنه فطری فی وجوده؛

آثار باستانی که انسان کشف کرده است و تمدن هایی که از خلال نوشته ها، حکاکی ها، نقاشی ها و مجسمه ها شناخته است، بر اهمیت دین نزد انسان‌ها تأکید دارد و نشان می دهد که این مسأله در وجود انسان فطری است

 ولکن عباداته وشعائره کانت خرافیه؛ مثل تعدد الآلهه وتقدیم القرابین لها لکسب رضاها وتجنب شرها.اما عبادت ها و رسوم آنها خرافاتی بود؛ مانند تعددخدایا و قربانی کردن برای آنها به منظور کسب رضایت آنها و دور ماندن از شر آنها.

 وازدادت هذه الخرافات فی أدیان الناس علی مر العصور.ولکن الله تبارک وتعالی لم یترک الناس علی هذه الحاله؛ فقد قال فی کتابه الکریماین خرافات در طول دوران ها در دین های مردم بیشتر شد  اما خداوند بزرگ مردم را به این حالت رها نکرده است و در قرآن کریم گفته است

أیحسب الإنسان أن یترک سدی  :  آیا انسان گمان می کند که بیهوده رها می شود 

لذلک أرسل إلیهم الأنبیاء لیبینوا الصراط المستقیم والدین الحق

به همین خاطر پیامبران را به سوی  آنها فرستاد که راه راست و دین حقیقی را برای آنان روشن  کنند

وقد حدثنا القرآن الکریم عن سیره الأنبیاء وصراعهم مع اقوامهم الکافرین

با قوم کافر خود به آنها سخن گفته استقرآن کریم در مورد سیره پیامبران و درگیری آنها 

ولنذکر مثلا ابراهیم الخلیل الذی حاول أن ینقذ قومه من عباده الأصنام .

 وباید مثلا داستان ابراهیم خلیل که تلاش کرد قوم خود را از بت پرستی نجات دهد ذکر کنیم 

ففی أحد الأعیاد لما خرج قومه من مدینتهم بقی إبراهیم وحیدا، فحمل فأسا وکسر جمیع الأصنام فی المعبد إلا الصنم الکبیر ثم علق الفأس علی کتفه وترک المعبد

در یکی از عیدها زمانی که قوم ابراهیم از شهر خارج شدند ابراهیم تنها ماند و یک تبر برداشت و تمام بت های معبد را جز بت بزرگ شکست، سپس تبر را روی شانه ی بت بزرگ انداخت و معبد را ترک کرد 

ولما رجع الناس، شاهدوا أصنامهم مکسره، وظنوا أن ابراهیم هو الفاعل، فأحضروه للمحاکمه وسألوه

زمانی که مردم برگشتند دیدند که بت هایشان شکسته است و گمان کردند که ابراهیم این کار را کرده است، پس او را برای محاکمه آوردند و از او پرسیدند

أأنت فعلت هذا بآلهتنا یا إبراهیم           ای ابراهیم آیا تو این کار را با خدایان ما کردی ؟

فأجابهم: لم تسألوننی ؟ اسألوا الصنم الکبیر

او جواب داد: چرا از من می پرسید ؟ از بت بزرگ بپرسید 

بدأ القوم یتهامسون: إن الصنم لایتکلم: إنما یقصد إبراهیم الاستهزاء بأصنامنا

 قوم شروع به پچ پچ کردند: بت که صحبت نمی کند، ابراهیم می خواهد بت‌های ما را مسخره کند.

وهنا قالوا حرقوه وانصروا آلهتکم    آنجا گفتند او را بسوزانید و خدایان خود را یاری کنید

فقذفوه فی النار فأنقذه الله منها  پس او را در آتش انداختند و خداوند او را از آتش نجات داد

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس اول

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس دوم

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس سوم

متن وترجمه عربی 12 تجربی ریاضی درس چهارم

متن و ترجمه درس 4 عربی 12 تجربی و ریاضی

ترجمه و متن درس 3 عربی 12 تجربی و ریاضی

ترجمه و متن درس 2 عربی 12 تجربی و ریاضی

ابراهیم ,دین ,بت ,فی ,ها ,فطری ,او را ,است و ,بت بزرگ ,زمانی که ,فطری فی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خدمات لوله بازکنی24 دنیای از خوشمزه ها جستجو گر فایل های وب parastarnews فاخته takboy72 قاوم The.52.Hertz.Lonely. hulda جغرافیای ایران زمین irangeography